جوابیه ای به داستان سرایی آقای صادق تقی زاده در مورد ایلات بزرگ بویراحمد و بهمِئی (هادی ضرغام پور ب

ساخت وبلاگ

به نام دادگر عدالت گستر

 

تاریخ محاوره ای که بر پایه گفتمان کوچه های سرد زمستانی آن دوران استان کهگلویه و بویراحمد نگارش گردیده و حتی فرصت درآوردن تفنگ های پوسیده و قنداق شسته را از شکاف کوهها نمی داد و ترس از بر زبان جاری ساختن اشکال وحدت را در دامن کوه وتپه های ماهوری را هم به سوگواری تغییر می داد. دستهای بزرگان قطع شد و دار و ندارشان را باختند به یکباره نوید ظهور دلاورمرد آزاده ای در میان کوهساران و دشت های این سرزمین به گوش رسید که مقاصد دولت وقت را به اضمحلال برد ، مردی از سلاله قدرت و اقتدار پا به عرصه وجود نهاد تا به هم تنیده کند بافت ایلی و طایفه ای را که مدتی بعد از اعدام پدر(شکرالله خان بویراحمدی  در سال 1313) ویژگی های مقتدری اش رخت بربسته بود این هزار مرد که انسجام گروهی و ایلی را در سراسر استان معنی می کرد کسی نبود به جز عبدالله خان ضرغام پور  وی در نخستین اقدام قهرمانانه اش قدرت منطقه ای خود را با برقراری امنیت فرا ایلی در نزدیکی بهبهان که آن موقع مرکز کهگیلویه و بویراحمد بود شکل بخشید و دارای چنان شوکتی شد که دولت وقت با تمامی نظامیان و سرکردگانش درآن محدوده نه توان قشون کشی را داشتند و نه قدرت عرضه اندامی برای حفظ مکانهای استقرار یگانی خویش و به اجبار طرح مذاکره و پیشنهادات دولتی خود را مطرح می کردند تا یگانه مرد مقتدر از بین آنها به نفع ایل و تبار خود دست به انتخاب بزند.

اغراق نباشد در یافته های تاریخ شفاهی برگرفته از زبان و خاطرات سران و سالمندان ایلی چنان آمده است که نه تنها کسی از میان ایلات دیگر بلکه مسئولان مملکتی آن روزگار از ترس حرکات او همیشه در پی جلب رضایت او بودند به طوری که این خصلت به بیگانگان خارجی (انگلیسی ها و آلمانی ها) هم سرایت کرده بود و همواره نظر او را تعهدی برای خود می دانستند این مهم در بیانیه های جاسوسان این دو کشور به خوبی آمده است .

راست قامت ایل و سر کلانترتمام ایلات ما چنان ابهتی داشت که در تصرف پادگانهای سمیرم و حنا در خارج از محدوده نظام ایلی خودبه ثبت تاریخی هویت بخشید و در خاطرات مرحومان بزرگ (نظامی و غیره نظامی) درون و برون استانی پیروزی های سرنوشت ساز درانهدام و خلع سلاح و کشتارعوامل فتنه امنیتی سزمین خود به وفور آمده است.

رسانه های آن زمان که به علت تعدد نمی توان آنها را نام برد هر روز از فتوحات تمام نشدنی اش در جنوب ایران را تیتر سر خط خبر می کردند. ستون های متعددی در توت نده ، پاتاوه ، فیلگاه ، بهبهان و علمدار بهبهان ، گچساران و ضرغام آباد  مقهور هنرنمایی وسیاست های او شدند. در این میان سران با شرافتی ایشان را در رسیدن به اهداف ضد دولتی رژیم اول و دوم پهلوی یاری می کردند، حکایات خرد و کلانی به وسیله او و هم قطارانش رقم خورد که برای پاسخگویی به یاوه گویی های منطقه ای که حاصل متیل های پیرزنان و خودباخته گان خرابه های ترس و وحشت است کفاف می کند که هر از گاهی در جهت تجلیل قدرت او تغییر زوایای تاریخ حقیقی سرزمین ما گام بر می دارند ادا می گردد. گرچه مشاوران خوار بار و تامین کنندگان زین و اسبان و طباخان خانگی درعرصه پیروزی نقشی مهم  در  جهت تحرک و قوام ایل برداشته اند اما زبده ترین سواران و تیر اندازان در کنار سیاستمداری متبحرو کاملا با اقتدار چون او دستاویز آنها نبود که نقشه کارزار خویش را با آنها در میان گذارد تا به سوی نابخردان درج پیدا کند.

کلانتران ایلی همه در نهضت او قوام یافتند تا در برابر حوادث تاریخی کشور قد علم کنند به ملی شدن صنعت نفت اشاره ای شود که شوکت بارز ما به ملاقات مدیر ارشد این طرح (دکتر مصدق) می رود به وی اطمینان می دهد که در برابر مخالفان جنوبی ( انگلیسی ها و...) می ایستد و چنان که ایستاد تا بدیل روزگار شد . شما فکر می کنید می شود چنین مردی طرح بزرگ جمع آوری سواره نظام خود را به بی بی خانه واگذار کند. یا اینکه بدون تعمهدات لازم و جمع آوری اطلاعات به سراغ قلعه ای خرد و کوچک برود که توسط 15 نفر تفنگدارسرپر نگهداری و مراقبت می شود . یا مشمئزکننده است بگوییم هزار سوار با تجهیزات مدرن باز یافته از غنائم دولتی با فکری بی بدیل ( عبدالله خان ضرغام پور) بدون برداشت منطقه ای به سمت قلعه ای متروکه ای روند که خود نیازمند تجهیزات خانی او بودند.

 حال آیا شایسته است که در فضای مجازی ( آقای تقی زاده) به تخریب این بزرگ مرد روی آورید و آن را ملعبه تصمیم گیری و کوته نظری دروغ گویان حرفه ای وعقده ای قرار گرفته ای و زنی شریف را که مصداق همه مردم دیار ما بود مورد اتهام و عاطفه اش را نسبت به همسرشان خدشه دار نموده ای خداوند شما را ببخشاید و به راه راست هدایت نماید. آقای صادق تقی زاده توجه به هذیان نویسی مورخه آذر 96 شما تحت عنوان مسافرت خوانین بویراحمد و بهمئی به لنده لذا وظیفه خود دانستیم جهت حراست از تاریخ حقیقی استان جهت تنویر افکار عمومی امروز و تنظیم تفکر آینده بازگو کننده این رخداد ماندگار باشیم.

نوشته شما خیلی توهین آمیز و و اهانتی بی شرمانه و بی ادبانه و غیرقابل تحمل است ناچارم پاسخ دهم و شرمنده بزرگان ایل طیبی وآن دیار هستم. بی بی قمر از زنان نمونه خانواده محمد طاهر خان بود و نوشته شما در مورد رفتار ایشان یک اتهام و دروغ باور نکردنی و بزرگ است. عبدالله خان و محمد علی خان خلیلی به قصد مهمانی از قبل تدارک دیده و به لنده آمده بودند نه به قصد تجاوز ، تعدی یا تصرف لنده زیرا خوانین طیبی خود خویشاوند دویست ساله آنان بودند. با اشاره به نوشته شما کریم خان بهادر السطنه ایلخان بویراحمدی نیازی به تصرف طیبی ها نداشت برای آگاهی شما و عموم مردم حدود زیر سلطه ایشان به شرح زیر بوده است کوه درو ، دشت ارژن، بیضا ،فیروز آباد سه ده شاه نشین ، حنا ، سمیرم ، چال غفا ، فلارد تا مرز چهارمحال ، بازر شلال ، تنگ حویل ، علا ، لبوالفارس احمدی بند دهور ، تانادرا ، زیدون ، لنده ، ممبی ، رئیسی ، دشمن زیاری ، و لیرو نشین تمامی و را بود زیر نگین بهر سال با هدیه و نثار بدرگاه او آمدند.

ضمنا محمد علی خان خلیلی و عبدالله خان در تهران زندانی نبودند و چیزی به نام سلول وجود نداشت ایشان همیشه متحد ایلی بوده  و هیچگاه با هم دشمنی نداشتند و هردو ایشان با خوانین طیبی نسبت خویشاوندی داشته و سالها در پایتخت تبعید بودند و همه تبعید شدگان در زمستان 1320 و از راه اصفهان به شهرضا و سپس سمیرم همان مسیری که به گفته شما طیبی ها پیش قراولان خلع سلاح پادگان آن بودند به زادگاه خویش برگشتند. همچنین در آن دعوت نه تنها محمد علی خان خلیلی بلکه تمام سران ایلات با کد خدایان و سواران صاحب نظرشان با خیمه و خرگاه به دره لبک دهدشت آمدند چون این مکان دارای چشمه آب شیرین بود و تمام طوایف به منطقه ییلاق نشین خود کوچ کرده بودند شورائی به طرفداری از دکتر مصدق تشکیل دادند و تلگرافی خطاب به شاه و دولت وقت به قلم آقای عطا طاهری تهیه و سپس مخابره شد که خلاصه آن به شرح زیر است :

شایسته است هرچه زودتر نسبت به آزادی سران جبهه ملی اقدام چنانچه به این خواسته توجه نشود اگر تمام جوانان ما زیر تانک های شرمن (ساخت بریتانیا) معدوم شوند قیام خواهیم کرد ،

تلگراف را به چادرهای تک تک سران ایلات بردند و همگی امضا کردند فقط طیبی های گرمسیر به استثنای کربلائی احمد مجیدی بقیه عذر موجه داشتند معذرت خواستند ( طیبی های سرحدی مجموعا امضا کردند) و اظهار نمودند ما را بگذارید اگر خدای نکرده شکست خوردید برای شما شیون و زاری کنیم و اگر موفق شدید جشن شادی و سرور برگزار نماییم همان گونه که مستحضرید ما قادر به انجام اقدامات شما نیستیم ( ضمنا جملگی معترضین با امضا از طرفداران دکتر مصدق بودند) پس چه امتیازی از لحاظ درآمد نسبت به سایر ایلات استان داشتید ؟ زمینهای شما چه مرغوبیتی داشت که سایر مناطق نداشت پرداخت بهره مالکانه علی مردان سر کوهکی به تنهایی مساوی با تمام بهره مالکانه لنده و حومه آن بود قدرت و نفوذ خوانین طیبی هیچکاه حتی یک متر از محدوده جغرافیایی خود تجاوز نکرد یعنی مرز شما از رودخانه لنده که تقریبا دو کیلومتر تا مرکز لنده فاصله بیشتری ندارد تجاوز نکرد و کماکان این مرز به قوت خود باقی ماند. طیبی ها قدرت چندانی نداشتند  که به سایر ایلات همجوار تصرفی داشته باشند بویراحمدی ها هم به مناسبت پیوند های دیرینه به شهادت خود این خانواده محترم و به شهادت تاریخمان حرمت را رعایت کردند وکوچکترین تجاوز ملکی اعمال نشده ، خیلی بچه گانه و به دور از واقعیت و بدون تحقیقات قضاوت کرده اید . خوانین طیبی سرحدی ربطی به لنده ندارد و نداشتند مصطفی خان، یوسف خان، فتح الله خان هر یک دارای چند تیره و طایفه بودند و بدون دخالت کسی یا خانی مستقلاً عمل می‌کردند حرکت جدا ،سیاست جدا، تصمیم‌گیری جدا بدون اعمال و نفوذ احدی حتی فرهنگ و ساختار ایلی تمام عیار عشایری داشتند دارای تفنگ های مد روز شجاع و با بویراحمدی ها ارتباط تنگاتنگ داشتند. اما طیبی گرمسیری روستانشین یکجانشین و با فرهنگ مردم شهری خو گرفته و بی هیچ وجه ساختار ایلی در زندگی ارزشمند آنها مشاهده نشده بود .

شما خیلی بی تجربه و بدون تحقیق آلت دست دیگران قرار گرفتید می خواهید مثل بتی خود را معروف کنید نوشته اید در حمله کریم خان ایشان تعدادی از کشته ها را مشاهده و دستور عقب نشینی داد و در همان لحظه از تاریکی شب استفاده و گریخت. نوشته شما مطلقا صحت ندارد بعد با کدام تفنگ و فشنگ با کدام سوار و کدام شیوه جنگی حتی نیروی جنگی آنان را فراری دادید شما نوشته اید ۴۰ نفر بویر احمدی کشته شده‌اند ضرورت داشت برای آگاهی این نسل یکی یا حداکثر دو تا را نام ببر می بردید.قبر یا کسان و یا طایفه آنها را معرفی می‌کردید مردانه بنویس سخن مکتوب با حقیقت بنویس ، میدانی تابلو مردانگی لایق هر مرد نیست و مسلم میدانی آنچه از وطن عزیز تر و گرانبها تر است راستگویی است زیرا میدانی سارق و قاتل دشمن خدا نیست ولی آدم دروغگو دشمن خداست . شما عقل را قبول دارید یا نقل را، طی طیبی های گرمسیری باج گذار بویراحمد بودند هر ساله گله و رمه آنها شمارش می شد شاخ شماری ۱۰ درصد گله گوسفندان آنها سهمیه خان بویراحمد بود.

 نوشته اید عبدالله خان مثل عمویش کریم خان درصدد گسترش ایل بویراحمد و ایلخان شدن بود ایشان ابتدا با راضی کردن خوانین طیبی و بهمئی موفق به حمله به سمیرم شدند شما نوشته اید خان طیبی به نمایندگی از کل طوایف به عنوان پیش‌قراول جنگ سمیرم انتخاب شد نام ببرید کدام خان چند توپ و مسلسل و تفنگ به غنیمت آورد . جنگ سمیرم ( در سال 1322) به تنهایی به وسیله بویراحمد و قشقایی خلع سلاح شد هیچکدام از ایلات و استان‌های همجوار و غیر همجوار شرکت و دخالت نداشتند عبدالله خان در طول عمرش هرگاه فرصتی به دست می آورد یا موقعیتی را مناسب می دید با حکومت وقت مبارزه می‌کرد برای مصداق گفتارم به تاریخ مراجعه کنید  نوشته اید عبدالله خان تاجایی پیشرفت که میخواست قسمتی از جنوب را به صورت خودمختاری درآورد ولی حکومت مرکزی او را به زندان انداخت در یک سطر می نویسی عبدالله خان پرچم خودمختاری را برافراشت در یک سطر می‌نویسید طیبی ها به زور از زیر پرچم او را هل دادند در یک سطر می‌نویسید خودش و محمدعلی خان بهمئی را خلع سلاح کردند عبدالله خان پرچم خود مختاری را با کمال قدرت و در اوج قدرت محمدرضا شاه بر شاخه درخت بلوط با پشتیبانی سه هزار سوار نامدار بویراحمدی مسلح به سلاح سمیرم و حنا به احتزار درآورد .شعار پرچم نصر من الله و فتح القریب بود به نام عبدالله بنده خدا، پرچمدارانش از ایل بویراحمد گلچین  و از تیر ه های مختلف تا مرادی که نیاکان آنها به ترتیب زمان انتخاب شده بودند. علی کاظم بی شور زن نیای شجاع و دلاور مردان و سواران حماسه آفرین خطه زاگرس به ترتیب نژاد وی : فرامرز، علی سینا، امیر، حبیب الله ، امان الله  عهده دار این مسئولیت بودند.

سلطانی نماینده کهگیلویه و بویراحمد به دستور شاه وقت واسطه شد مبادله انجام شد عبدالله خان پرچم ایلخانی گری بخشی از جنوب را از دست شاه دریافت نمود وایشان نیز پرچم خودمختاری را در همان سال ۱۳۲۷ همزمان به شاه تسلیم و یک آشتی موقتی انجام شد  ولی  خان طبق معمول  به سوگندش وفادار نماند.

نوشته‌ای عبدالله خان به سوی لنده حرکت کرد قبول ، عبدالله خان با برنامه قبلی حساب شده برای یک مهمانی از دو ماه قبل حداقل با سیصد سوار مسلح  با کلیه کدخدایان ایلش و همه بزرگان و خانواده اش و اکثر خوانین کهگیلویه از جمله محمد علی خان خلیلی به سرزمین لندن آمدند. نوشته ای محمد حسین خان که انسانِ بسیار مهم و با فکری بود سریع تمامی طوایف طیبی و جوانان ایل را به لنده فراخواند طی دو روز کلیه بزرگان و جوانان غیور و تفنگچیان به لنده رسیده اند و با طرح و نقشه آماده حمله به بویراحمدی ها و بهميی ها شدنددر همین جوابیه توضیح داده شد این بزرگان (ایل بویراحمد و بهمئی )دعوت شده بودند و قصد تجاوز و تعدی نداشتد.

((سه چیز را دقیق و با احتیاط عمل کنید یک قدم دو قلم سه قسم را ))

نوشته ای عبدالله خان و محمد علی خان بهمئی معتقد بودند با خیال راحت و اطمینان خاطر و به راحتی طیبی را فتح می‌کنند به سمت لنده حرکت کردند و به دستور محمد حسین خان کلیه تفنگچیان دور لنده کمین کردند به آنها گفته شده بود وقتی قشون دشمن را دیدید همگی تیر هوایی در کنند که متوجه بشوند که ماجرا را نمی‌دانیم طیبی ها با اجرای این برنامه متوجه شدند نیروهای مهاجم جز تسلیم شدن راهی ندارند و با صدای بلند به آنها گفتند یا خلع سلاح شوید یا همگی تان قبل از این که دست به سلاح ببرید کشته می‌شوید همه را خلع سلاح کردند برای سرکوفت زدن آنها را مجبور کردند زیر پرچم طیبی بگذرند می‌گویند وقتی عبدالله خان به پرچم طیبی ها نزدیک شد از عبور کردن زیر آن ابا داشت که با حال دادن ایشان به زور مجبور به عبور از زیر پرچم شد. راهنمایان شما قصد داشتند شما و ایل طیبی گرمسیری را مسخره کنند واقعیت این است که  معمرین ، معتمدین عمله و ریش سفیدان ایل طیبی  تا لب رودخانه به  پیشواز دو شیر ژیان ضرغامپور و خلیلی در دو مسیر آمدند زانو زدند و رکاب بوسیدند .عبدالله خان به محض مشاهده محمدحسین خان ناراحت شد اظهارداشت راضی نبودم با این همه زحمت در این جاده ناهموار و با این بدن سنگین این مرد شریف متدین قبول زحمت کنند ایشان ضمن خیر مقدم گفتند. ز زابل به ایران به ایران به تور ز بهر تو پیمودم این راه دور

اکثر ایلات استان می‌دانند قبل از ورود عبدالله خان و محمد علی خان زنان و مردان با هلهله ساز و نقاره از مهمانان استقبال کردند . ناچارم پاسخ دهم و شرمنده بزرگان ایل طیبی وآن دیار هستم کاش تاریخ ایل بختیاری از اسکندر خان عکاشه ضعیم الدوله صفحه ۴۰۵ تا ۴۲۷ راجع به طیبی ها و تاریخچه جنوب به قلم ارتشبد آریانا را راجع به بویراحمدی ها مطالعه و مطابقت می نمودید که بدانی خیلی جسارت کرده اید .شما به شهادت تاریخ هیچ قدرتی نه تنها در جنوب بلکه در میان عشایر ایران عزیزمان توانایی و جرات مصاف با ایل توانمند بویر احمد را نداشته اید .راهنمایان شما را سرکار گذاشته ، طیبی های لنده روستانشین فاقد سلاح و مهمات آن روز بودند . بدان اگر بنا بود عبدالله خان و محمد علی خان خلیلی از وابستگی و مناسبتهای قوم خویشی صرفنظر می کردند نیازی نبود با این همه سوارسپاه و تجهیزات به خود زحمت بدهند .

 

 به قلم : هادی ضرغام پور بویراحمدی

ضرغام اباد کهگیلویه و بویراحمد ...
ما را در سایت ضرغام اباد کهگیلویه و بویراحمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zargamabado بازدید : 78 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 13:05